- روز مره
- محاوره، هر لفظ مشهور میان مردم، همه روزه
معنی روز مره - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حساب روز و ماه و سال تاریخ
حساب روز و ماه و سال
روزانه، همه روزه
روزانه هر روز: کار روزمره
روزانه، هرروزه
آنکه در روز گردش و حرکت کند، آفتاب خورشید
آفتاب، خورشید
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، روز گردان، روز گردک، آفتاب گردک، آفتاب گردش، آفتابگردان
آفتاب گردان، گیاهی با برگ های درشت و ساقۀ بلند و گل های سبدی زرد رنگ که میان آن ها تخم هایی شبیه تخم هندوانه قرار دارد و آن ها را تف می دهند و مغز آن را می خورند، روغن آن را نیز می گیرند و در پختن شیرینی و بعضی خوراک ها به کار می برند، گل آن همواره رو به آفتاب می گردد، روز گردان، روز گردک، آفتاب گردک، آفتاب گردش، آفتابگردان
کنایه از روز ماتم، روز غم و غصه، روز سختی و محنت، روز سیاه
حساب روز و ماه و سال تاریخ
حساب روز، ماه و سال، تاریخ